ترنم ترنم ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

آروم جون مامان و بابا: ترنم

تعیین وقت زایمان در 9 مهر

گلکم اگه خدا بخواد مامان میخواد گل دختر مامان که تو باشی طبیعی به دنیا بیاد.اگه خدا بخواد و تو هم همکاری کنی و سر وقت (40 هفته تمام)بیای تاریخ زایمان ام می افته 21 آبان 1390 .اما خانم دکتر گفت که از هفته 37 به بعد باید گوش به زنگ باشیم و بستگی به این داره که دردام کی شروع میشه.  هر وقت که بیای فرقی نداره مهم اینه که سلامت به دنیا بیای. خیلیییییییییییییییییییییییی دوستت داریم و بیصبرانه منتظر دیدارت هستیم. ...
11 مهر 1390

وقت دکتر(9-7-90 =34 هفته تمام)

سلام عشق مامان و بابا.قرار بود فردا برم دکتر ولی طاقت نیاوردم و برا امروز وقت گرفتم شاید یه روز زودتر  روی ماهتو ببینیم ولی.....دکتر سونو ننوشت با بابا رفتیم دکتر. خانم دکتر بعد از اینکه وزن و فشار خونم رو اندازه گرفت با دستگاه صدای قلب خوشگلتو شنیدیم.   دکتر گفت کنترل هام هر 2 هفته یکباره از این به بعد و دفعه بعد برام سونو مینویسه.درضمن ازم خواست هر صبح و عصر یک ساعت به پهلوی چپ بخوابم و حرکاتت رو بشمارم باید بیشتر از 4 حرکت باشه.والله من یکشنبه صبح که شمردم 4 که سهله نزدیک 40 تا حرکت داشتی. خلاصه تو دل مامان جنجالی به راه انداختی که نگو و نپرس.قرررررررررررررررربونت برم. ...
11 مهر 1390

میلاد حضرت معصومه(روز دختر 90-6-7 =33 هفته و 5 روز )

         سلام سلام صد تا سلام. گل دختر مامان و بابا.   امروز  روز خیلی قشنگیه. روز ولادت حضرت معصومه که روز دختر نامگذاری شده. روز دختر مبارک دختر گلمون. سال دیگه این موقع اگه خدا بخواد کنارمونی و برات مامان و بابا یه کادوی خوشگل میخرن             ...
7 مهر 1390

فرش اتاقت با عکس

سلام عشق مامان امروز بعدازظهر من و بابایی و البته تو رفتیم برا اتاقت موکت فرش گرفتیم. رنگش قرمز و مشکیه و محصول ترکیه.ان شاالله سال دیگه این موقع روش راه میری با اون پاهای کوچولوی خوشگلت.مامان و بابا به قربون دختر نازشون. عکس در ادامه ...
6 مهر 1390

هفته 34 ( 2 تا 4 مهر چگونه گذشت ؟)

سلام دختر قشنگم.دیروز وارد هفته ٣٤ شدی عزیز مامان. بابایی ٢ روز پیش برا یه قرار کاری با دوستش که تو بعدها به اسم عمو رضا خواهی شناخت رفته بودند تهران.منم رفته بودم پیش خانمش که بهش قراره بگی خاله نسرین آخه خاله نسرین خواهر نداره و منو آبجی صدا می کنه.برا همین با یه روز تاخیر وارد شدنت به هفته ٣٤ رو به تو عزیز دل مامان و خودم و بابایی تبریک میگم.راستی بابا اینا خونه مامان جون هم سر زدن و مامان جون یه سری از وسایلاتو که باقی مونده بودن زحمت کشیده خریده و برات فرستاده.دست مامان جون و بابا جون درد نکنه .ان شاءالله سایشون  صد سال بالا سرمون باشه. مامان من که میشه مامان جون تو قرار بود بیاد اینجا که با هم بریم وسایلاتو بخریم ولی وقتی فهمید ...
4 مهر 1390

هفته 34 بارداری

کودک شما چگونه تغییر می کند؟ وزن كودك شما به 2155 گرم رسيده است و اندازه بدن او هم حدود 45.5 سانتي متر شده است. لايه هاي چربي كه براي تنظيم دماي بدن او بعد از تولد مورد نياز است در حال كامل شدن هستند كه در نتيجه بدن كودك شما حالت گردتري به خود گرفته است. سيستم عصبي مركزي او در حال تكميل شدن است و اكنون ريه هاي او كاملا رشد كرده اند. اگر از احتمال بروز زايمان زودرس نگران هستيد بايد بدانيد كه تقريبا 99% از كودكاني كه به اين مرحله از رشد مي رسند در خارج از رحم نيز قادر به ادامه حيات خواهند بود و بسياري از آنها به عوارض درازمدت ناشي از زايمان زودرس مبتلا نخواهند شد. شما چگونه تغییر می کنید؟ شما ممكن است اخيرا كمي احساس خستگي كنيد كه كاملا...
4 مهر 1390

تخت خوابت

سلام گل مامان .امروز ظهر با هم رفتیم رو تختت دراز کشیدیم.نمیدونی تو دل مامان چه جنجالی به راه انداخته بودی.عسلکم ار الان اتاقتو میشناسی فدات شه مامان؟انگار خودتم مثل مامان و بابا عجله داری زودتر بیای پیشمون و برا دیدن ما بیتابی ؟ انقدر تکون تکون خوردی و وول خوردی که نگو. مامانم باهات حرف میزد کتاباتو آورده بود ورق میزد بعضی شعراشم برات خوند.به امید روزی که در آغوش بگیردت و واست قصه و شعر بخونه جیگر طلای مامان. ...
31 شهريور 1390

7.5 ماهگی دخملم

تا زشم دخترکم دیروز (٩٠.٦.٢٩) ٧.٥ ماهگیت تموم شد و اگه خدا بخواد ١.٥ ماه دیگه فوقش دو روز اینور اونور عسل مامان و بابا رو میتونیم تو بغلمون بگیریم .خدایا خودت کمک کن دخترکم سالم و سلامت دنیا بیاد. ...
30 شهريور 1390

سلام

سلام گل دختر مامان. خوبی؟جات گرم و نرم و راحته ؟شیطون مامان چند وقته حسابی بلا شدی و اون تو حسابی تکون تکون میخوری.همچین که از رو شکمم حسابی معلومه.هر بار یه طرف دلم یه چند سانتی میره بالا.ولی مامانی ناراحت که نمیشه هیچ خوشحالم میشه چون وجود تو رو بیشتر و بهتر احساس میکنه.بیصبرانه منتظر دیدارت هستیم من و بابایی. میوه عشقمون تا میتونی تو دل مامان بخور و حسابی تپل مپل شو . دوستت داریم هوارتا.   ...
30 شهريور 1390