نیمه اول بهمن 91
سلام زیباترین زندگیم
1 بهمن: میگم: ببین-میگی ب ب با کسره
١٠ ام ببینن رو میگی ببی (ن نداره)
تقریبا هر چی رو برات تکرار کنم بلند و کشیده سعی میکنی تکرار کنی البته فقط بخش اولش رو
این روزها عشقت اینه که عروسک کوچولوتو تو دستت بگیری و تو خونه راه بری باهاش و براش مادری کنی همونطور که داری تو خونه راه میری میگیریش بین دو تا دستای گوچولوت و براش لالایی میگی(البته میگی نانا نانایا پیش پیش ).یا از غذایی که داری میخوری بهش میدی.قربونت برم عسلکم مطمئنم یه مامان جیگر میشی در آینده برا نی نی هات.به امید اون روز.یعنی من میبینم اونروز رو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوشگلم یه ساک یا نایلون برمیداری و توش رو از وسایلای موجود روی زمین پر میکنی و دسته شو میندازی دور مچت و یا علی برو که رفتیم.
لذت میبری از اینکه یه کیف جلوت باشه و تو اکتشاف کنیش.اولا که تا زیپ باز نبود نمیتونستی داخل کیف راه پیدا کنی ولی الان به مهارت باز کردن زیپ هم مجهزی و هیچی مانع راه کنجکاویتنیست.
کلا دوست داری تا وسیله ای جلوته یه چیز دیگه که توش جا میشه پیدا کنی بندازی داخلش و تکون بدی تا صداش در بیاد و لذت ببری.
الان که داشتم برات اینارو مینوشتم رفتی عروسکتو گذاشتی رو بالش و بالش رو برداشتی و تکونش میدی قربونت برم.نی نیت رو میبری دم پنجره و بهش گنجشکارو نشون میدی.عکساشو تو پست عکسات میذارم.
عزیزکم دیگه معنی تمام حرفهای مامانو میفهمی ولی من نمیتونم هنوز همه خواسته هات رو بفهمم که برا همینم بعضی وقتامیشم وقتی نق میزنی و من نمیفهممت .مامان جون منو ببخش اگه بعضی وقتا کم میارم و صدام میره بالاامیدونم تقصیر تو نیست تقصیر منه که نمیفهممت.
این 2-3 هفته اخیر خیلی نق نقو شدی.آیا از دندوناته؟؟؟بیشتر بهم میچسبی و تا ببینی بیکارم خودتو میرسونی برا می می خوردن.یعنی بعضی وقتا واقعا کم میارم و میشم ولی ببعد از یه کم بازممادره دیگه چه میشه کرد.
جیگر طلام تا ابد یه دونمی عشقمی جیگرررررررررررررر