ترنم ترنم ، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

آروم جون مامان و بابا: ترنم

نیمه دوم تیر 92

1392/4/31 18:36
992 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقمماچ

از 19 تیر ماه رمضان شروع شده.التماس دعا از همه دوستان گلم.همزمان برنامه عمو پورنگ هم شروع شده که شما فقط قسمت های نمایشی رو میبینی و نه کارتون های میان برنامه رو.هه هه

دختر گلم پنح شنبه 20 ام  حین مکالمه با مامان جون و باباجون  وقتی گفتیم بگو دلم تنگ شده   میگه  "ت شوده" دوست دارم "دوسیت "

عزیزکم تا میخواد بیاد بغلم میاد میزنه رو پام و میگه "بدل بدل "با فتحه البته که

لباس پوشیدن :هفته 3 تیر :سعی میکنی لباس هاتو خودت بپوشی بهضی وقتا میری از کمدت شلوار میاری تا پات کنی البته یه طرز خنده داری ها تا حالا که نتونستی .باز در پوشیدن جوراب موفق تری شده فقط انگشتات رو بپوشونی.هفته 4 :تونستی خودت شلوارتو پات کنی در حالت نشیته و تا روی ران هات بالا بکشی .

وفتی دستات کثیف میشن میگی بشو بشو (با کسره) خدارو شکر که با دست و رو شستن مشکلی نداری.

بشین >>>>>>>>>>بیشی

نه  گفتن قاطع هم که در مقابل ناخواسته هات به راهه.فکر کنم این مهارت نه گفتن ! که برا نسل ما معضلی بود در نسل شما انشالله وجود نداشته باشد.به قول مریم جون مامان عسل خخخخخخخخخ

جمعه 21 ام من در حال تایپ ام و شما با بابا رو تختمون عکس عقدمون و برداشتی به بابا گفتی "مامان هاک "یعنی به زبان ترنمی به لاک های مامان اشاره کردی ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!! یعنی من تنهایی قربون اون هوش سرشار و دقتت بشم .الانم دارم مینویسم بابا میگه اولش عکسو برداشتی یه نفس عمیق کشیدی و گفتی به به .الهی قربوووووووووووووووووووونتبغل

از حیوونایی که داری اینارو میگی : پل (هر دو با فتحه)که همان پلنگ میباشد-شیر-اس  یا همون اسب -

آبو یا همون هاپو-بیشی یا همون پیشی خودمون-گبه یا همان گربه معرف حضور-گوگاده که همان قرباغه است-

وقتی اس ام اس میاد میگی اس د اس .

دیگه این یه هفته اخیر داری سعی میکنی جملات 3 کلمه ای بگی ولی خب شاید کلماتشو پساپیش.مثلا مامان بده  (اشاره به چیزی) اینو.

بازی های خیالی :میری از درخت گیلاس مصنوعی تو خونه مثلا گیلاس میچینی چند تا تو دستت و میای میذاری تو دهن مامان و بابا و یا خودت میل میکنی.جالب تینجاست تو تصورت همون قدر که میچینی همونقدر رو هر بار تعارف میکنی و برا بیشترش دوباره میری سمت درخت .

مامان بودن :عروسکتو برمیداری بالش میذاری رو پات میخوابونی.لباستو میزنی بالا و بهش شیر میدی مثلا و دهنتو به حالت شیر خوردن تکون میدی و شالاپ شولوپ صدا میدی  که مثلا نی نیت داره شیر میخوره.

 این روزا هر حرکت و هر  آن از رفتارهات شیرین و دوست داشتنیه دوست داشتم میشد تموم این لحظات رو ثبت کرد و جاودانه  نمود.به حدی که تو خونه نمکدون صدات میکنم.

بعضی وقتا میای دستاتو به سمت مامان باز میکنی و میگی بوس بوس.من سرگرم کارا و تو وسط انجام کار وقتایی که این کارو میکنی یه انرژی مضاعف بهم میذی و از عشق سرشارتر میشم.جیییییییییییییییگرم

تلفن یا هر چیز دیگه که خیالی تلفنت شده میذاری دم گوشت و مثل آدم بزرگا تکیه میدی بین گوش و شونه ات و با دستات کار دیگه ای میکنی مثلا نی نیت رو میخوابونی  یا همین طور که راه میری دستاتو تکون میدی و مثلا برا طرف صحبتت توضیح میدی.ای جووووووووونم ماشالله جیگر دوست داشتنی من.

این شبای ماه رمضان بعد افطار کم پیش میاد خونه بمونیم  یا برا افطار یا بعدش میریم خونه مامان بزرگ اینا و عمه ام میاد و با همیم یا اینکه میریم و  مامان بزرگم برمیداریم میریم بیرون یا اینکه خودمون 3 تایی میریم .هنوز از مهمونیا خبری نیست.امسال هم به خاطر شیر دادن بهت و اینکه بدنم ضعیف شده و کم خونم نتونستم روزه بگیرم امیدوارم بتونم حداقل روزای احیا رو  روزه بگیرم.خیال باطل

26 ام که سالگرد عروسیمون بود 3 تایی رفتیم برا شام پشت بام مجتمع ماریانا و شما تو حوض آب وسط اونجا حسابی آب بازی کردی و  پایی به آب زدی.هوا هم  خنک بوداااااااااااااااااااا خدا خودش حفظت کرد که سرما نخوردی عشقم.

بابابزرگ >>>>>>>>>>>>بابا بو دو

مامان بزرگ>>>>>>>>>مامان بو دو 

بله>>>>>>>>>>>>بده (قبلش فقط میگفتی ب)

عموپورنگ>>>>>>>>>عمو پودو (یعمی میخوای بگی عمو پورنگ جون آیا؟)

31 ام :بابابزرگ بازوت رو گاز گرفته  رفتی پیش بابا میگی : بابا    بابا   بابادو    گااااا(یعنی گاز گرفته) بعئش دردت گرفته میگی اوف (اوپ) بابا بوسش میکنه و میگذره.قربونت برم ملوسک.(یه جا خوندم که بچه های تو این سن بیشتر از 2 دیقه نمیتونن رو یه موضوع بخصوص بازی تمرکز کنن)

یکشنبه 30 ام از 8:30 صبح بیدار شدی و یه سره تا 10 شب بیدارموندی.اولین بار بود در طول روز نخوابیدی حتی در حد دقیقه.

انقده نفس شدی انقده جیگر شدی انقده نفسی عمرم که میخوام صدم ثانیه به صدم ثانیه موچت کنم. ماشششششششششالله گلکم چشم بد ازت دور باشه الهی.

خدایا به حرمت این روزا و شبای عزیزو لحظه های ناب ماه رمضان این عشق مادر و فرزندی رو به تمام همسران این سرزمین و همه ی آرزومندا نصیب کن بالاخص شبنم عزیزم و هر خواننده خاموش دیگه ای که تو دلش این آرزوست.

جیگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگرک مامان عاشششششششششششششششختم.بغل

التماس دعاقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

مامان بهی
1 مرداد 92 13:14
عزیز دلممممممممممممممممممم فدات بشه عمشششششششششششششششش
مواظبت خودت باش خانومی
حالا نتونستیم روزه شی خودشو ناراحن نکن


میسی عمه ای سلامت باشی.
مامان رومینا
1 مرداد 92 15:48
ای جان
میدونی مامانی کدوم حرکتشو خیلی دوست دارم اینکه دستاشو باز میکنی و میگه بوس بوس


وااااای نگو .برا رومینا گلی
کاکل زری یا ناز پری
1 مرداد 92 16:41
اوههههههههههههه چه تغییرات شگرفی داشته این ترنم کوچولوووووووو تم غالبتونم خیلی خوکشلههههه منم شدیدددددددد محتاج دعاتونمممممممممم ترنم رو ببوسینننننننن


میسی خاله ای.بوس برا شما و نی نی گلی
مریم--------❤
4 مرداد 92 11:02
fadash beshamdelam kheili baratoon tang shodeh
azizammmmmmmmmmm


ما هم
مامان تینا و رایان
6 مرداد 92 12:20
سلام عزیزم ...ممنونم که سرزدی بهم چه خوب که فرشته کوچولو زود به حرف اومده...من که از این شانسها ندارم
راستی ممنون که گفتین تاریخ تولد دخترم رو اشتباه نوشتم...اصلاح شد دختر نازتو ببوس


ممنون عزیزم.البته تا جایی که من شنیدم آقا پسرا دیرتر به حرف میان
مریم مامان عسل
7 مرداد 92 9:47
ماشالله. بلبل خاله چه چلچلی ای میکنی این روزا!
قربونت بشم شبرین زبون.
بابا بادو گا!
جیگررررررررررررررررر
منم گازت میگیرم ها!


میسی خاله ای مهربون از مرهبونیت
خواهش میشود شما صاحب اخنیارید (گاز گرفتن رو میگم)
مریم مامان عسل
7 مرداد 92 9:48
التماس دعا شبنم جان
ترنم برام ماچ و موچش کن حسابی.


ممنون مریم عزیزم از وقت و نگاهی که گذاشتی
به روی چشم میموچمش
چشم.محتاجیم به دعا
مامان حسام كوچولو
9 مرداد 92 2:19
اي جانم شيرين زبونم


ممنون خاله