ترنم ترنم ، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

آروم جون مامان و بابا: ترنم

هدایای جشن دندونیت

سلام ملوسکم عکس هدیه هایی که تو جشن دندونیت گرفتی رو برات میذارم.   همینجا از همه اونایی که دعوتمون رو قبول کردن و قبول زحمت کردن تشریف آوردن ممنونیم و یه تشکر دیگه هم بابت اینکه شرمندمون کردن و برات هدیه آوردن .ایشالله تو شادیاشون جبران کنیم. این از طرف من و بابایی به دختر دردونمون.همینجا از بابایی بابت همه زحمتاش تشکر میکنم     این هدیه هم از طرف مامان جون و باباجون مامان و بابای خودم دستتون درد نکنه این از طرف مامان بزرگ و بابابزرگ.مامان و بابای بابا.دستتون درد نکنه اینم از طرف عمو جون.عمو جونم خیلی برا جشنت زحمت کشیدن و کرایه و حمل و نقل میز و صندلی ها گردن ایشون بود.ممنون عمو جون. &n...
15 شهريور 1391

جشن دندونی ترنم(10-6-91)

سلام عزیزترینم.جوونه زدن اولین مرواریدت مبارک.به سلامتی و شادی مرواریدات ٢٤ تایی و سپس ٣٦ تایی شن و سفیدی و سلامتشون به اندازه تمام عمرت باشه ایشالله. اینم یه سری عکس از جشنت: ماشالله به فرشته مامان یادتون نره لطفا ...
15 شهريور 1391

تولد وبلاگ

امروز یکساله که نی نی وبلاگی شدیم هورااااااااااااااااااااااااااااا وبلاگ جونی تولدت مبارک. انشالله خدا خودش کمک کنه که بتونم تا وقتی که ترنمی گلم با سواد بشه و بتونه خودش وبلاگش رو اداره کنه براش از خاطرات و مراحل رشدش  بنویسم. سال پیش این موقع تو دلم بودی و امروز در چنین روزی در تدارک چشن دندونی برات هستم. خدایا شکرت شکرت شکرت به خاطر فرزند سالمی که بهمون دادی کمک کن تا صالح تربیتش کنیم. ...
5 شهريور 1391

وقت بهداشت پایان 9 ماهگی+ یه نکته مهم در مورد وزن گرفتن نی نی ها

١ شهریور 91: قد:73      وزن:8500    دور سر :42  ماشالله دختریم رشدت خوبه.واسه وزنت نگران بودم ولی از وقتی این مقاله رو تو پایش رشد که مامان ساینا آدرسشو داده وازش ممنونم دیدم خیالم راحت شده پس میذارمش تا مامانای نگران دیگه هم از نگرانی در بیان. یه نکته مهم در مورد وزن گرفتن نی نی ها: افزايش وزن از زمان تولد تا 3 ماهگي حدود 26 تا 31 گرم در روز، از 3 تا 6 ماهگي 17 تا 18 گرم در روز، از 6 تا 9 ماهگي 12 تا 13 گرم در روز و از 9 تا 12 ماهگي 9 گرم در روز است. اگر اين‌طور باشد، مي‌گوييم افزايش وزن، طبيعي و كافي است. ...
2 شهريور 1391

اولین مروارید

سلام ملوسک نازم روز عید فطر (30 مرداد) بود که مامانی وقتی دست کشید به لثه هات یه تیزی حس کرد که مشکوک به دندون بود و امروز مامان مطمئنه که کوچولوی نازش مروارید دار شده عزیزترین زندگیم  یه گام دیگه از مراحل رشدت رو پشت سر گذاشتی بهت تبریک میگم                                       خوشگل مامان اولین مرواریدت مبارک ...
1 شهريور 1391

آغاز ماه دهم

عزیزترینم      نورچشمم       دردونم       یکی یدونم       آروم جونم           پایان ماه نهم                                                   و                 ...
31 مرداد 1391

نیمه دوم مرداد 91 (عید فطر مبارک)

سلام نازگلکم.   سرمه ای ها بعدا نوشت در تاریخ 31 مرداد هستن عزیزم دیگه میتونی راحت 4 دست و پا بری و سرعتت فعلا متوسطه. بعدازظهر همون روز دیگه به همه جای خونه سرک میکشی.مامان از آشپزخونه اومد تو هال و جای همیشگیت رو نیگا کرد دید ترنم نیست اینور اونور ترنم؟ترنم؟ترنم خانوم پشت مبل ها شارژر موبایل بابایی رو یافته و کرده تو دهنش.خدارو شکر تو برق نبود آخه من چه بدونم این فینگیل من در عرض چند ساعت انقدر گریز پا شده ماشالله ماشالله  ....................... ماشالله همچنان به لبه اشیای ثابت میگیری و میخوای بلند شی ولی نیمه موفقی یعنی تا نیمه میتونی بلند شی. چون به محض بیدار شدنت تو جات بلافاصله و بی صدا میشستی و از لبه کنا...
30 مرداد 1391

4 دست و پا

سلام ملوسکم دیروز دوشنبه 23 مرداد 91 حدود ساعت 19 اولین بار 4 دست و پا رفتی اونم برا یه پاک کن. خونه انیسا جونی بودیم که پاک کنش رو برداشتی کردی تو دهنت منم گرفتم و گذاشتم اونطرف تر که دیدم  2-3 قدمی 4 دست و پا رفتی تا رسیدی بازم سینه خیز شدی برداشتیش و برگشتی به پشتت و بعد هم نشستن. عسلکم تو تمام مراحل زندگیت موفق باشی و سلامت ...
24 مرداد 1391

زلزلهههههههههههههههههههههه

واااااااااااااااااااااااااااای خدایاااااااااااااااااااااااااااااا. کلی دلهره و ترس و تشویش و ....... فقط ذکر "یا علی" و "یا فاطمه "بی اختیار به لبام میومددددددددددددد خدایا بازم قدرتت رو به رخ کشیدی و یاد آوری کردی که ما در مقابلت هیچیم. خدایا خودت ما رو به بهترین حال بمیران و در نهایت عبودیت. ساعت بین 17:5 تا 17:15 دو تا زمین لرزه وحشتناک.تا 19:30 که بابایی بیاد خونه همسایه پایینی موندیم.
21 مرداد 1391