ترنم ترنم ، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

آروم جون مامان و بابا: ترنم

خدایا شکرت

1391/7/19 9:20
1,163 بازدید
اشتراک گذاری

واااااااااااای خدایا رو ابرام

 سرشار از یه حس تازم

سرشار از زندگی

 سرشار از بودن

امروز اون لحظه ای که روزها بود منتظرش بودم رسید

امروز ترنمم دقیقه ها بدون اینکه بخواد شیر بخوره یا حتی یه تکون کوچیک سرشو رو سینم گذاشت و به صدای قلبم گوش کرد و منم به صدای نفساش.

چقدر قشنگه حس کنی مایه آرامش یکی دیگه ای.چقدر قشنگه بدونی تکیه گاه یکی دیگه ای.

شاید اینو مدیون یه عروسک کوچیک هاپو ام.داشتم اعضای بدن رو با صدای عروسکی برات تکرار میکردم و برات شعر میخوندم  بعدش وقتی صدای بوس و آی لاویو ی خودش رو برات زدم سرتو تو آغوشم گم کردی و همین طور آروم تو بغلم گم شدی .دقیقه ها گذشت و این آرامش ادامه داشت.نمیدونی چه حس قشنگیه.ایشالله خودت سالهل بعد حسش کنی اونوقته که میفهمی من چی میگم.

خدایا شکرت به خاطر این حس قشنگ.خدایا شکرت که این روز رو میبینم که ترنمم انقدر بزرگ شده که معنای محبت و آرامش رو میفهمه.

منتهای آرزوم اینه که تا همیشه عمرم بتونم برای تو ترنمم یه دوست خوب باشم و تو همه لحظه های زندگیت یار و یاورت و در تمام لحظات سخت زندگیت آغوشم آرام بخش روح و جسمت.

"دوست دارم یه عالمه هر چی بگم بازم کمه نه یکی نه دو تا هوار تا قد تموم دنیا یه میلیارد برابر تو"

اینو همیشه من و بابایی برا هم میخونیم و اون قسمت رنگی رو سعی میکنیم هر کدوم زودتر از اون یکی بگه.الان تقدیمش میکنم به تو عزیزترین زندگیمونقلب

هر کدوم از این لحظه های ناب مادر بودن رو که حس میکنم ته دلم به یاد اونایی هم که در حسرت مادر شدنن میفتم و از ته ته دلم براشون دعا میکنم که خدا از این احساس زیبا محروم نکندشون. مخصوصا به یاد تو ام" نفس" جونم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (11)

فاطمه (مامان آیلین)
19 مهر 91 12:47
ای جاااان خدا بهم ببخشدتون واقعا خدایا شکرت به خاطر این هدیه های قشنگی که بهمون دادی خوشحالم که حس به این قشنگی رو تجربه کردی منم یه بار برام اتفاق افتاده .


مریم--------❤
19 مهر 91 16:43
مریم--------❤
19 مهر 91 16:44
ایشالله که همیشه سایتون بالا سرش باشه
مهسا
19 مهر 91 20:05
قربون ترنم جون برم من ماشا ا.... به عزیزدلمانشاا...... همیشه سلامت باشید و در کنار همسر مهربونتون و ترنم گلم شاد باشید


مرسی خاله ای مرهبون
مریم مامان بردیا
20 مهر 91 1:15
ای جانم عسل خانوم چقد این کوچولوها ناز و با محبت هستند


یاسی خاله هیلدا
21 مهر 91 14:39
ای جونم ترنم مهربونو با احساسم


مامان یکتا
21 مهر 91 17:15
سلام عزیزم.چقدر قشنگ نوشتی.همیشه شاد و سالم کنار هم باشید. منم برای اونایی که در حسرت مادر شدن هستن دعا میکنم.
مامان ماهان نفسی
21 مهر 91 23:59
الهی فداش مبارکت باشه خاله جونم خدارو شکر دیگه عشقم گریه ومامانشو اذیت نمیکنه اخه لاحت شده مندونش دل اومده جیگر منوای عزیزم شما هنوز ترنم جونو غذا خور انواده نکردی من 1 ماهی هست ماهان رو غذای خانواده میدم


از اول که غذاهای ما رو میخورد غذاهای بی مزه ای که براش میدرستیدم نمیخورد اما یه سری مواد غذایی متفرقه رو هنوز نخورده.
مامان ساینا
22 مهر 91 18:31
خیلیییییییییییییییییی. خوشگل بود. دلم ضعف رفت. مخصوصا این گرمای بدنشون به آدم می خوره دیگهههههه نگو و نپرس. واقعا برای همه دعا می کنم همه اونهایی که منتظرن.


ممنون دوست خوبم.انشالله همشون حاجت روا شن
زینب السادات(مامان تسنیم)
24 مهر 91 0:27
خیلی حس خوبیه خیلی...
همون که بدونی آرامش دهنده کسی هستی خیلی قشنگه