چند تا دیگه از اولین ها
سلام جیگر مامان.الان که این مطلبو مینویسم.شیرتو خوردی جاتم عوض کردم برا همینم فعلا سرحالی و تو کریرت نشستی و هر از چند گاهی از خودت صدا در میاری.
ترنم مامان 5 شنبه اول دی بردمت بهداشت (بازم گریه بازم شیر میخوای.بقیه مطلبو در حالی مینویسم که داری تو بغلم شیر میخوری)برا چک 1 ماهگیت وزنت شده 4 کیلو.علاوه بر قطره ویتامیکس قطره AD هم دادن و گفتن یه روز از یکی و روز بعد اون یکیشو بهت بدم.شب من و بابایی دوتایی برا اولین بار بردیمت حموم و بعد از حموم بابایی لباساتو تنت کرد.جمعه برا اولین بار من و تو و بابایی رفتیم بیرون.از بیبی شاپ برا ترنم جونی خرید کردیم. که عکساشو بعدا میذارم.(بغل مامان خوابیدی).جمعه 2 دی اولین مهمونی(پاگشا) زندگیتو رفتی عزیزم(البته بعد از خونه مامان جون اینها).رفتیم خونه عزیز جون اینها.راستی مامان از 2-3 روز پیش موهای صورتت کمتر و کم رنگ تر شدن.از کناره های بینیت شروع شد تا خط کنار موهات(به عبارتی خط ریش).فقط مونده موهای پیشونیت که برن.دیگه اینکه مامانی یه یک هفته ای هست که بعد از تعویض پوشکت پاهاتو جمع میکنی تو شکمت و یهو پرت میکنیشون به سمت راست یا چپت انگار که میخوای برگردی به اون سمت.تو کریرتم که میذاریم وقتی روکش جلوی پات روش بود همش با پات فشارش میدادی و ضربه میزدی برا همین تو خونه درش آوردیم حالا هم انقدر خودتو سر میدی پایین که پاهات از تو کریر میزنه بیرون.اینجوری