جدید ترین ها
سلم عزیزک دوست داشتنی مامان.
عسلم 2 روزیه که از 7 صبح بیدار میشی .
سه شنبه 29 -1-91 بابا برات دندونی گرفت که عکسشو میذارم.
قبل از این این وظیفه خطیر رو به ترتیب:
دست و پای عروسک حسنی کوچولو و عروسک تربچه-عروسک آوار خونت -دندونی کنار جغجغه نارنجیت- هاپو زردت و صد البته انگشت های دست و پای خودت و بعضی وقتا هم دست مامان و بابا بر عهده داشتن.البته هر چی که میتونستی بگیری دستت یه راست میرفت تو دهن ها.
دیگه اینکه دیروز(30-1-91) صبح ساعت حدودای 7:30 -8 صبح رو تختخواب تونستی در حالت نشسته چند ثانیه ای رو بدون کمک بشینی.عصر که بابا اومد بهش نشون دادیم و اونم کلی ذوقید .منم ازت از حالت نشستنت عکس گرفتم.رکوردت فعلا 1 دیقه است.ببین این جوری میشینی.پاهات رو با دستات میگیری و میتونی تعادلت رو حفظ کنی.خیلی بلایی ها.خودمونیم.
تازشم دیروز گوشواره های طلای اهدایی مامان بزرگ و بابا بزرگ رو گوشت کردم.(با هزار مکافات و ترفند البته)
پاورقی:روز های پایانی4 تا 5 ماهگی