نیمه اول مرداد ماه

سلام جیگر بلای مامان

نیمه اول  مرداد ماه که میشه نیمه اول از ماه نهم از زندگیت شرح حالت اینگونه است:

بابا:

کاملا با هدف بابا رو صدا میزنی .میدونی که "بابا" یعنی بابات.قبلش فقط میگفتی که چیزی گفته باشی.

آب:

موقع غذا خوردن وقتی از غذا امتناع میکنی و با دستات شیرجه میزنی سمت آب یعنی تشنه ای و آب میخوای.

غذا خوردنت:

همچنان با اشتهای کامل غذا نمیخوری.بعضی وقتا خوب و کامل میخوری که اونموقع مامان کلی ذوق میکنه. غذاهای جامدتر رو به آبکی و شل ترجیح میدی.

خوابیدنت:

بیشتر به یکطرفت میخوابی و عادت داری بالشت رو بغل کنی.تا حالا زیر سرت بالش نمیذاشتم ولی بعد از این میخوام بذارم البته اگه روش بمونی.بس که میچرخی به چپ و راست و هر دفعه هم به سمت پایین متمایل میشی نمیمونه زیر سرت که.

شیر خوردنت:

مامان خانومی باید نیم یاعت ولو باشن رو زمین تا شما یه 5-10 دیقه شیر میل کنین .همش میری اونور پی بازیگوشی  بعد میای .چند بار باید بشینی بعد خواب یه قلپ شیر باز روز از نو روزی از نو.قربون این شیطنت هات من.

سینه خیز رفتنت:

تاکتیک مخصوص خودت رو داری.اول از حالت نشسته به رو شکم.بعدش برای حلو رفتن اول متمایل میشی به سمت راستت و با پاهات یکم فشار تا یه ریزه بری جلو حالا میری رو دست چپت بازم فشار با پاهات بازم یه ریزه رفتی جلوتر تا رسیدن به هدفت.بعد از رسیدن به هدف که باتریه(فکر کن فقط به خاطر باتری حاضری سختی رو به جون بخری اون همه اسباب بازی باد هواست)به پشتت برمیگردی و هدف میره تو دهن مبارک.

فوتبالیست:

وقتی راه میبریمت اگه توپ جلو پات باشه بهش ضربه میزنی تازه بعضی وقتا هم زیر پات نگهش میداری.

توپ بازی:

وقتی نشستی و با دست توپت رو پرت میکنی اگه توپ جاو پات قرار بگیره به خودت زحمت با دست برداشتن رو نمیدی و با پات بهش ضربه میزنی.

کله زدن:

بابایی جمعه پیش (6 ام)بهت کله زدن یاد داد.شمام تا سرمونو میگیریم جلوت و میگیم کله بزن.سرتو میاری جلو تا برسه به سر ما.خدا رو شکر هنوز نمیدونی میشه مجکمتر هم کله رو کوبید

آینه بازی:

وقتی جلو آینه بازی میکنیم و از جلوش میریم کنارتر تا در زاویه دیدت نباشیم تو آینه.مثلا به سمت چپ- توی بلا میدونی که اگه بری سمت راست تر میتونی ما رو ببینی و از کمر خم میشی به اون سمت که من اون لحظه میخوام بیام درسته قورتت بدم عسلکم.

راه بریم:

بعد از یه مدت که میشینی اگه دورتر باشم بال بال میزنی و اگه در دسترس تر باشم خودتو میکشونی تو بغلم و دستات رو میذاری تو دستام تا "یا علی "بگم و تو با فشار به پاهات و با تکیه به دستات که تو دستمه بایستی و تا 4-5 دور هال رو نزنیم بشین نیستی.اگه به زور بخوام بشونمت

به به:

بس که موقع غدا خوردن کفتم به به تا شما یه ریزه میل بفرمایید بعضی وقتا هم که مامان یادش میره خودت میگی "به به ". البته "ه"  رو واضح نمیتونی ادا کنی.

عشق کنترل:

کنترل رو برمیداری میبری تو دهن مبارک هیچ  در جاباتری ها رو هم در میاری.

حمام:

تا پات به زمین میرسه میخوای قدم بزنی.مامان هم با اون دستا و بدن لیز لیزی کف آلود با چه زحمتی جمع و جور میکنه تا سر نخوری از دستاش.

میخوام وایستم:

تو اتاقت چند روز پیش جلوی میز کنار تختیت نشسته بودیم دستتو گرفتی به کشوی بالاییش خواستی رو پاهات وایستی که کشو بیرون کشیده شد و چونت خورد به لبه اش.