شرح و تصویر چند روز اخیر
سلام عسلکم. امروز عصر قراره بریم خونه دوست مامان(هانیه جون)که یه کوچولوی 4 ماهه داره.محمد صدرا جون که وقتی خودت تقریبا همسن الان اون بودی رفته بودیم دیدنش که تازه به دنیا اومده بود. اینم چند تا عکس از این چند روز اخیر: آخه باباجون نمیدونی من علاقمند به تکنولوژی ام منو گذاشتی اینجا.بعد نگی چرا به هم ریخته سیستم ها.از ما گفتن.بعدش به مامان میگی چرا با تو جلو لب تابه دست درازی نمیکنه سمتش.خب فرق مامان و بابا اینه دیگه.شما منو روزی 3 ساعت بازی میدی ممنوعیتم نمیذاری ولی مامان مجبوره قانونمند عمل کنه چون باید با من از صبح تا شب سر و کله بزنه منم که خانوم و تابع مقررات. اینجام خانوم گل حاضر شدی بریم خونه خاله جون بابا زیارت...