شیطنت هات

امروز دقیقا 3 ماه و 20 روزته عسلکم.میخوام از کارات بگم:

وقتی میخوام پوشکتو عوض کنم رو تشک تعویضت چه اداها که در نمیاری.از چرخش 180 درجه بگیر تا به پهلوی راست چرخیدن و دست و پا زده های مکرر و اینکه وقتی پاهات لختن بلافاصله دستاتو میذاری رو زانوهات که فکر کنم تمرینیه برا اینکه بعدها بتونی شصت پاتو بگیری.

عاشق اون نگاهای شیطونتم وقتی خیره میشی تو چشم مامان و بعدش شروع شیطنت ها و دست و پا زدن و ..........

دستای خوشگل تپلیت رو مشت میکنی و تا حلق میکنی تو دهنت طوری که سرفت میگیره ولی بازم دستاتو از دهنت در نمیاری

تازه وقتی مامان دستاتو از دهنت میاره بیرون و دستاتو میگیره تو دستاش اینبار دستای مامانم میبری به سمت دهنت.ماشالله زورتم که زیاده

یاد گرفتی زبون درازی میکنی.چه موج هایی با زبونت درست میکنی(من میگم با زبونت موج مکزیکی میری مامان)هر وقت میام از این حالتت عکس بگیرم تا دوربین رو میبینی خانوم میشی.

طبق روال قبل تو حموم جیکت در تمیاد ولی تا میخوام سرتو بشورم یعنی وقی آب میریزم رو سرت حسابی دست و پا میزنی.

قبلا ها یه وقتایی و یه جاهایی که نمیشد بهت شیر بدم قنداق میدادم بهت البته با نبات که لطف فرمودین و از این ماه دیگه اونم میل نمیکنین

گوشات که از روز اول پر مو بودن تقریبا موهاش نامعلوم شده.البته هنوزم مو دارن ها ولی 1/3 از بالای گوشت کاملا موهاش ریخته بقیه هم کم رنگ تر شدن.

وقتی کیفت کوکه و باهات حرف میزنیم با صدای بلند جیغ گونه ابراز وجود میکنی(شبیه صدای پیشی میشه صدات)

موبایل رو دوست داری و میفهمی که از توش صدا میاد(گوش دادن آهنگ)و وقتی مامان داره با گوشیش ور میره گردن میکشی تا ببینی توش چه خبره.باید صفحش رو بهت نشون بدم تا رضایت بدی.

وقتی کسی رو تازه میبینی چند لحظه با دقت نگاش میکنی و بعد که انگار یادت میاد و میشناسیش شروع میکنی به لبخند زدن.

کالسکه سواری رو دوست داری و تو اون آروم میگیری(البته فعلا تو خونه سوارش شدی)

شیر خوردنی دستت باید به جایی بند باشه.یا با لباس مامان بازی میکنی یا دستای مامان رو میگیری بین دستات و باهاشون بازی میکنی یا اینکه دستای خودت.بعضی وقتا هم به کسی نگی ها دست های مامان رو چنگ میزنی.قبلا تر ها موهای پشت سرت رو میگرفتی تو مشتت

قشنگ مو میکشی هاااااااااااااااااااااا.هر کی سرشو میاره جلوت دست میندازی تو موهات و ول کردنی هم تو کار نیست.

اگه صورت رو بیارن جلو که دیگه هیچی.چشم که از کاسه در اومدست.لبا جر واجر میشن.بینی از جا کنده میشه.لپ ها هم که خط خطی(چنگ انداخته).

الان که اینارو مینویسم یه دستم به کالسکته که عقب و جلو میکشمش و یه دستم به تایپ

میونه خوبی با حالت دمرو نداری و بعد از چند لحظه نق و نوق  گریت در میاد اما

عاشق نشستنی.تا یکی دستتو میگیره خودتو پرتاب میکنی به جلو و میشینی

فعلا مامان همینارو داشته باش تابعد.آخه کم کم طاقتت تموم شده و