سلام عزیز دلم.الهی بمیرم برات که مریض بودی.حالا ایشالله بهتر شدی خاله؟ دعا می کنم که دیگه هیچ وقت رنگ مریضی رو نبینی. خاله جون اولین زرده تخم مرغی که خوردی مبارکت باشه
ای خاله به فدات که غذا خور شدی برامون نوشِ جووووووووووون عزیزم اندازه یه لپه که خیلی زیااااااد بوده مامانی کمترش کنین
چه کنم خاله باید اندازه نخود میبود اما از اونجایی که بعد از سه هفته از غذا خور شدن اونقدره اندازه لپه دادم.تازشم قصد نداشتم بهش بدم که داشتم خودم میخوردم انقدر دست و پا زد و نق نق کرد مجبور شدم.(از الان حرف حرف خودشه و بس)
من هم دلم می خواد به بردیا غذا بدم ولی می ترسم و ترجیح می دم تا شش ماهگی صبر کنم ولی فکر کنم غذا رو خیلی دوست داره چون موقع غذا خوردن بدجوری زل می زنه به ما
والله اینم انقدر از این کارا کرد دلم براش کباب شد و شروع کردم غذا ئائن.وگرنه دکترش گفت رشدش خوبه و فعلا نیازی به کمکی نداره.هر چند بعد از مریضیش احساس میکنم وزنش یکم کم شده.